جدول جو
جدول جو

معنی خدای پسند - جستجوی لغت در جدول جو

خدای پسند(خُ پَ سَ)
خداپسند. مورد پسند خدا. مقبول خدای. آنچه را که خدای بپسندد:
چون رسیدم بتخت و تاج بلند
کارهایی کنم خدای پسند.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خداپسند
تصویر خداپسند
خداپسندانه، پسندیدۀ خداوند، به طوری که پسندیدۀ خداوند باشد
فرهنگ فارسی عمید
(خُ پَ سَ)
مورد ناخشنودی خدا. آنچه خدا را پسند نیفتد، کنایه از غیرموافق با حقیقت. امر غیرصواب. ناصحیح، نادرست. نااستوار
لغت نامه دهخدا
(تَ /تُو بَ / بِ شِ کَ تَ / تِ)
قبول کننده خواری. کنایه از مردم پست و دون
لغت نامه دهخدا
(حَ)
موضعی به هزار جریب مازندران. (مازندران و استراباد رابینو ص 124 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(خُ پَ سَ)
عملی که پسندیدۀ خدا باشد. (آنندراج). امری که موجب خوش آمد خدا باشد، کاری که خدا را خوش آید:
تعمیر خویش نکردی نماز بی خللی
خداپسند نمی باشد این چنین عملی.
مخلص کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خدا پسند
تصویر خدا پسند
کار خوب
فرهنگ لغت هوشیار
دریا ندیده، خشکسالی دوست
دیکشنری اردو به فارسی